چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی چه شد که شیوه بیگانگی رها کردی به قهر رفتن و جورو جفا شعار تو بود چه شد که بر سر مهر آمدی و وفا کردی, ...ادامه مطلب
بیابیا که مرا طاقت جدایی نیست رها مکن که دلم را ز غم رهایی نیست, ...ادامه مطلب
دلم جنگل دلم باران دلم مهتاب می خواهد دلم یک کلبه چوبی کنار آب می خواهدچنان دلگیرم از دنیا که ترجیحا دلم شعری پر از تصویر موزون و خیالی ناب می خواهدقلم دستم به دامانت . بکش یک دسته مرغابی که دل آ رامش محض لب تالاب می خواهد بخوانید, ...ادامه مطلب
سپیده دم که هوا رنگ گلستان گیرد دلم بیاد گل روی دوست جان گیرد به یاد دوست دلم با نه هرکسی دمساز امان نگیرد اگر از کجا امان گیرد, ...ادامه مطلب
سکوتت را ندانستم نگاهم را نفهمیدینگفتم گفتنی ها را تو هم هرگز نپرسیدیشبی که شام آخر بود به دست دوست خنجر بودمیان عشق و آینه یه جنگ نا برابر بود بخوانید, ...ادامه مطلب
انقدر وسوسه دارم بنویسم که نگو.... تک و تنها و غریبم " تو کجایی مادر....؟ آنقدر حسرت دیدار تو دارم که نگو.... بسکه دلتنگ تو ام..., ...ادامه مطلب
دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست گلگشت چمن با دل آسوده توان کرد آزرده دلان را سر گلگشت چمن نیست, ...ادامه مطلب
رنجم شفا بود چو تو باشی طبیب من دردم دوا شود چو درمان من شویپروانه وار سوزم و سازم بدین امید کاید شبی که شمع شبستان من شوی بخوانید, ...ادامه مطلب
دامن دریای بی ساحل بیکران و موج در موج استموج همچون بال مرغابی گاه پایین گاه در اوج است , ...ادامه مطلب
سکوتت را ندانستم نگاهم را نفهمیدینگفتم گفتنی ها را تو هم هرگز نپرسیدیندانستیم و دل بستیم و نپرسیدیم و پیوستیمولی هرگز نفهمیدیم شکار سایه ها هستیمسفر با تو چه زیبا بود به زیبایی رویا بودنمی دیدیم و می رفتیم هزاران سایه با ما بود , ...ادامه مطلب
دل خوشم با عزلی تازه همینم کافی است تو مرا باز رساندی به یقینم کافیست قانعم بیشتر از این چه بخواهم از تو گاه گاهی که کنارت بنشینم کافیست, ...ادامه مطلب
صبحدم خاکی به صحرا برد باد از کوی دوست بوستان در عنبر سارا گرفت از بوی دوست دوست گر با ما بسازد دولتی باشد غظیم ور نسازد می بباید ساختن با بوی دوست, ...ادامه مطلب
عمریست تا چه راه غمت رو نهاده ایم روی و ریای خلق به یک سو نهاده ایم طاق و رواق مدرسه و قال و قیل علم در راه جام و ساقی مه رو نهاده ایم, ...ادامه مطلب
دل خون شد از امید و نشد یاریارمن ای وای برمن و دل امیدوار من ای سیل اشک خاک وجودم به بادده تا بر دل کسی ننشیند غبارمن , ...ادامه مطلب
خوش به حال من و دریا و غروب خورشید و چه بی ذوق جهانی که, ...ادامه مطلب